Strict Standards: Declaration of YtUtils::resize() should be compatible with YTools::resize($image, $width, $height = NULL, $config = Array) in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/sjcore/core/ytools/ytools.php on line 758

Strict Standards: Static function SjModule::getList() should not be abstract in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/sjcore/core/sjclass/sjmodule.php on line 20

Strict Standards: Static function SjModule::getInstance() should not be abstract in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/sjcore/core/sjclass/sjmodule.php on line 21

Deprecated: Non-static method plgSystemYt::nameOfSJTemplate() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/ytshortcodes/ytshortcodes.php on line 93

Deprecated: Non-static method Joomla\CMS\Application\SiteApplication::getMenu() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/yt/includes/site/lib/yt_template.php on line 116

Deprecated: Non-static method Joomla\CMS\Application\CMSApplication::getMenu() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/libraries/src/Application/SiteApplication.php on line 275
پایگاه خبری عصر یاس - Super User

ماه ضیافت الهی

...........................................

پایگاه خبری فرهنگی و اجتماعی
Super User

Super User


Notice: Undefined property: Joomla\CMS\Object\CMSObject::$description in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/com_k2/templates/default/user.php on line 0

?خطیب‌زاده دیپلمات ارشد ایرانی و سفیر ایران در کرواسی: تنها مانع احیای برجام آمریکا است و نه روسیه؛ منافع ملی خط قرمز ایران است ?روزپلاس: سعید خطیب زاده سفیر ایران در کرواسی که پیش از این معاون و سخنگوی وزارت خارجه کشور بوده است در گفتگو با روزنامه وچرنی لیست کرواسی در پاسخ به سوال خبرنگار که «شایعاتی از اتحادیه اروپا و آمریکا می‌آید که روسیه هر کاری می‌کند تا امضای توافق هسته‌ای را خراب کند، آیا روسیه می‌تواند این توافق را خراب کند؟ اگر این درست باشد، آیا روسیه با این کارشکنی می‌خواهد مانع جایگزینی ایران در تامین جهانی گاز و نفت روسیه شود؟» ?پاسخ داد: منظور شما را می‌فهمم، اما می‌توانم به شما اطمینان دهم که در حال حاضر تنها مانع احیای توافق، ایالات متحده است. تا آنجا که به روابط خارجی ایران مربوط می شود، می‌خواهم تأکید کنم که ما فقط بر اساس منافع ملی خود عمل می‌کنیم. این خط قرمز مطلق ماست. همه دوستان و همتایان ما نیز آن را می‌دانند.

 

استقلالِ صدرنشین در اصفهان و در خانه ذوب آهن متوقف شد. محمد ربیعی همیشه مقابل استقلال بازی قابل قبولی نشان داده و این فصل هم که با ذوب‌آهن عالی نتیجه گرفته است. دو تیم تا قبل از شروع هفته یازدهم در رتبه‌های اول و دوم جدول بودند.

از چنین مسابقه‌ای بین دو مدعی چه انتظاری دارید؟ از دو تیم همیشه حاضر در ادوار لیگ برتر چه توقعی هست؟ از دو تیم بزرگ و ریشه‌دار و قدیمی که بیش از ۵ دهه سابقه دارند، از پرافتخارترین باشگاه‌های ما چه باید گفت؟

زشت نیست که بازی ۹۰ دقیقه درون زمین ۱-۱ مساوی شده و تمام این المان‌ها هم هست اما در فضای فوتبال ما از بعد بازی تا الان همه دنبال دعواهستند!؟ همه تیترها و خبرها در مورد درگیری جواد نکونام با تصویربردار تلویزیونی، مصاحبه و ورود سایر استقلالی‌ها و از آن طرف تحریم خبرنگاران نسبت به استقلالی‌هاست. یعنی این بازی هیچی نداشت؟

البته که در همه جای دنیا حاشیه جزئی از فوتبال است و می‌تواند روی همه تاثیر بگذارد اما درست به همین دلیل باید هر حاشیه را خیلی جدی واکاوی کرد و اجازه لطمه زدن به فوتبال را نداد. همان حلقه گمشده فوتبال ما!

اصلا چرا باید بین دو شغل حرفه‌ای که هیچ ربطی به هم ندارند، کنتاکت ایجاد شود؟ نکونام سرمربی است و تصویربردار کار خودش را می‌کند، این‌ها به هم چه‌کار دارند؟ اما قسمت بد ماجرا در پایان آن است؛ جایی که استقلالی‌ها طرف را به هواداری از تیم رقیب متهم می‌کنند و تصویربردار می‌گوید فحش ناموسی شنیده...

جواد نکونام آدم کوچکی در این فوتبال نیست. چرا باید مورد چنین اتهامی قرار گیرد؟ اگر تصویربردار راست می‌گوید که وای به حال فوتبال، و اگر دروغ می‌گوید که وای به حال اخلاق! مگر می‌شود به یک اسطوره ملی چنین راحت اتهام زد؟

و اما امثال هاشمی‌نسب یا علی سامره که به دفاع از نفر اول تیم خود به میدان آمدند؛ آن هم در روزی که یورگن کلوپ وسط دعوای ستاره تیمش و گواردیولا رقیب بزرگش آن رفتار آموزنده را کرد. چه همزمانی تلخی...

همیشه دفاع کردن از یار خودی به معنی حمله به حریف نیست. از بازیکنان بزرگ تاریخ فوتبال ایران توقع دیگری می‌رود اما حالا که به هر دلیل صلاح دیده‌اند به نفع نکونام وارد دعوا شوند، چرا باید همه چیز را رنگی کنیم؟ به چه قیمتی حاضریم همه چیز را خراب کنیم؟ دعوایی رخ داده و اخلاق در خطر است، ماجرا در اصفهان بوده و چه ربطی به پرسپولیسی‌بودنِ طرف دارد؟ تازه اتهامی که ثابت نشده!

مگر ممکن است یک حرفه‌ای به خاطر تعلقات دوران کودکی شغل و آبروی خود را زیر سوال ببرد؟ اگر فرضا چنین هم بوده چرا باید پای رقیب را وسط کشید؟ به آن‌ها چه مربوط؟ یک فرد اشتباهی کرده و باید متناسب با آن مجازات شود، چه کار به بقیه دارید؟

متاسفانه از این اتهامات تنها بوی بهانه برای فضای مجازی می‌آید که اصلا به نفع فوتبال نیست. فردا یک نفر هم در بازی پرسپولیس همین اتهام را به استقلالی‌ها می‌زند و این دور باطل تا ابد ادامه خواهد داشت. اصلا طرفدار شما خلافی کرده، شما بایدجواب بدهید؟ باور کنیم که همه چیز فوتبال رنگی نیست...

او اولین حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب را در خانه‌اش، پدر خشنی ندید گرچه نامهربان بود. خلخالی به روایت دخترش ساده‌زیست بود و سختگیر.

 بخش‌هایی از گفت‌وگوی او با ماهنامه «اندیشه پویا» که در سال 96 انجام شده را در ادامه می‌خوانید:

* من آدمی هستم که ژن‌هایی را به ارث برده‌ام اما من بودن امروزم نتیجه کتاب‌هایی است که خوانده‌ام، تاملاتی است که داشته‌ام، تجارب تلخ و شیرینی است که در زندگی به دست آورده‌ام و دوستان و رفت‌وآمدهایی که داشته‌ام. من فقط می‌توانم بگویم اگر نمره چشم من بالاست قطعاً ژنتیک است. در خانواده من، مثل پدرم، چشم‌های همه‌مان ضعیف است ولی اینکه من اینطور عقیده دارم و فلان موضع‌گیری را دارم ژنتیک و ارثی نیست.

 

* به دو دلیل درباره پدرم صحبت نکردم. اول اینکه خیلی از حرف‌هایی را که من بخواهم درباره پدرم بگویم شما و دیگران شاید نتوانید منتشر کنید. دلیل دوم هم اینکه خیلی وقت‌ها فضایی برای گفتن پیدا نکردم. همیشه یک فضای دوقطبی وجود داشته و من خیلی تمایلی نداشتم که در این فضای دوقطبی و توی یک جو سیاست‌زده درباره پدرم صحبت کنم. همیشه از من درباره کارهای سیاسی پدرم سؤال شده. اینکه مثلاً چرا فلانی را کشت. بیشتر هم هویدا مد نظر است. یا اینکه چرا در کردستان فلان کار را کرد. واقعیت این است که من به عنوان یک آدم عادی خیلی وقت‌ها باید بروم بخوانم که در کردستان چه خبر بوده و چه اتفاقاتی افتاده است تا بتوانم مطلع شوم و درست داوری کنم.

* بچه‌های آدم‌های سیاسی باید بدانند که آن آدم کارهایی کرده که اصلاً آن‌ها در جریانش نبودند. یک سری عقایدی داشته که به آن‌ها نگفته. مثلاً من خیلی از وقایعی را که در جریان انقلاب اتفاق افتاده چون بچه بودم از نزدیک تجربه نکردم. من بچه بودم و حالا باید بروم و ببینم در کردستان چه اتفاقی افتاده یا ماجرای هویدا و اعدام‌ها چه بوده. وقتی نمی‌دانم، اصلاً صلاحیت ابراز نظر درباره آن قضایا را ندارم.

* وقتی که من سکوت می‌کنم یا می‌گویم نمی‌دانم، آدم‌ها فکر می‌کنند که می‌خواهم لج‌بازی کنم. اما واقعیت این است که من خیلی علاقه‌ای نداشتم که درباره وقایع کردستان بخوانم با اینکه می‌دانم آن مقطع هم خیلی مهم است. ممکن است یک روز این کار را بکنم و ببینم اتفاقات کردستان چه بوده و نقش پدر من چه بوده.

* من دغدغه‌های خودم را دارم. الزامی ندارم چیزی که برای پدر من جالب بوده برای من هم جالب باشد. من دوست دارم کارهای دیگری انجام دهم اما متاسفانه خیلی وقت‌ها سایه سنگین پدر به من تحمیل می‌شود. او نیست که تحمیل می‌کند، اتفاقاً جامعه است که دارد این سایه را به من تحمیل می‌کند.

 مدرسه که می‌رفتم تقریباً همه معلم‌های من می‌دانستند که پدر من کیست. این خیلی اذیت می‌کرد. تک‌وتوک می‌آمدند و سفارش دوست و آشنایی را برای کاری می‌کردند که من به پدرم بگویم. این‌جور وقت‌ها من در موضع بدی قرار می‌گرفتم. معلمم را دوست داشتم اما نمی‌توانستم به بابا سفارش بکنم. اگر هم سفارش می‌کردم بابا اهل انجام دادنش نبود. این مساله اذیتم می‌کرد و برای همین خودم تا می‌توانستم پنهان می‌کردم که پدرم کیست. تا جایی که می‌شد انکار می‌کردم برای اینکه دلم می‌خواست خودم باشم.

* [تا حالا پیش آمده که کسی جلوی تو درباره پدرت تند حرف بزند؟] خیلی زیاد.. بارها اتفاق افتاده. آنقدر این اتفاق افتاده که دیگر شنیدنش تغییری در من ایجاد نمی‌کند. فقط بعداً حرف‌هایی را که می‌شنوم یادداشت می‌کنم تا یادم بماند و برای اعضای خانواده تعریف کنم.

* پدر من همیشه اصرار داشت که چهره سیاسی‌اش - چه مثبت و چه منفی - به خودش مربوط است. در تمام زندگی سیاسی‌اش می‌گفت حق ندارید از قبل من استفاده کنید. یکی از دلایلی که هیچ کدام از برادران من تمایل نداشتند وارد کارهای سیاسی شوند همین مرز قاطعی بود که بابا کشید. می‌گفت اگر می‌خواهید فعالیت سیاسی بکنید، اشکالی ندارد اما نه زیر تابلوی من. در نتیجه انگار در ما این باور درونی شد که تو خودت هستی. به خاطر همین هم من هیچ وقت احساس نکردم که باید از بابا دفاع کنم.

 تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهره‌ای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم

* آدم‌ها حق دارند درباره شخصیت‌های سیاسی قضاوت کنند و برای همین من هرچه بشنوم برایم عجیب نیست. اما یکی از مواردی که یادم مانده و خیلی هم غیرمنصفانه بود مقاله‌ای بود که از محمد قائد خواندم که جایی در نوشته‌ای به پدر من نسبت دزدی داده بود. بابای من دستور قتل هویدا را داده، کردستان رفته و همه این‌ها بوده، ولی دزدی نکرده. فکر می‌کنم وضعیت مالی ما فرزندان آقای خلخالی این را نشان می‌دهد که او دزد نبود. هیچ مال مخفی‌ای هم جایی نداشت مگر اینکه ما بی‌خبر مانده باشیم. آن نوشته را وقتی خواندم خیلی بهم برخورد. جوری بود که برای اولین بار واقعاً دلم می‌خواست آقای قائد را ببینم و بگویم من خیلی نوشته‌های شما را دوست دارم و همه را می‌خوانم. هر حرف سیاسی که درباره پدر من زده‌ای به خودش مربوط است ولی این اتهام را از کجا آورده‌ای؟

* خیلی وقت‌ها توی تاکسی تا تقی به توقی می‌خورد، نام آقای خلخالی وسط می‌افتد. این‌جور وقت‌ها من هم گوش‌هایم تیز می‌شود تا ببینم ملت چه می‌گویند. یک بار در تاکسی تهران به کرج یکی از این آدم‌های حرصی نشسته بود و شروع کرد به فحش‌های بد دادن به بابای من. بعد هم گفت فلانی را یک بار در یکی از شهرهای جنوب فرانسه با دو گونی طلا گرفتند و زنش هم همراهش بود. آن لحظات به من سخت می‌گذشت اما از تصور اینکه مادرم یک گونی طلا دستش بوده خنده‌ام گرفته بود.

* من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه‌ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان‌های خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همینطور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی‌ام او را دیده‌ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر نظر داشتم.

* پس از ردصلاحیتش و آغاز ایام انزوا، رفت قم و تقریباً هفته‌ای یا دو هفته‌ای یک بار همدیگر را می‌دیدیم. کاملاً خودش را منزوی کرد. از سیاست خیلی سرخورده شده بود و رفت که رفت. در همین ایام انزوا به لحاظ روحی به هم نزدیک‌تر شده بودیم اما به لحاظ فیزیکی مسافت زیاد بود.

* [انتقادها از فعالیت‌های سیاسی پدر] موضوع اصلی همیشه همین بود. البته مسائل تربیتی و اختلافات ایدئولوژیک و این‌ها هم بود اما عمدتاً مسائل سیاسی بود. جو خانه ما همیشه انتقادی بود. آن قدرها خصومت‌بار و ستیزه‌جویانه نبود، اگرچه گاهی وقت‌ها که من بودم خصومت‌بار هم می‌شد.

* یکی از این وقت‌های ستیزه‌جویی شب انتخابات دوم خرداد ۷۶ بود که من دانشجو بودم و رادیکال‌تر از امروز. تقریباً در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بودم. فضای خانه ما این بود که باید به خاتمی رأی داد. پدر من هم خیلی طرفدار خاتمی بود. آن شب تصادفاً همه دور هم جمع بودیم که صحبت از انتخابات شد. من گفتم رأی نمی‌دهم و دلایل خودم را برای رأی ندادن داشتم. خیلی هم تند بودم. مهمانی تمام شد و پدرم هم شب به قم رفت. صبح فردا من هنوز خواب بودم که تلفن کرد. تعجب کردم چون بابا خیلی کم تلفن می‌کرد مگر کار خیلی واجبی داشت. گفت من به عنوان پدر از تو خواهش می‌کنم به خاتمی رأی بدهی. واقعاً قصد رأی دادن نداشتم اما گفتم چشم فقط برای برآورده کردن خواهش شما می‌روم. رأی دادم و پشیمان هم نشدم. اما خب دیگر رأی ندادم تا سال ۸۸ که دوباره رأی دادم.

* تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهره‌ای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم.

* پدرم به هیچ وجه آدم مهربانی نبود. به شدت سختگیر بود اما من از پدرم کتک نخوردم. در خانواده تنبیه بدنی اصلاً نداشتیم. ولی من همیشه وقتی می‌خواستم کارنامه‌ام را به بابا نشان دهم شب تا صبح خوابم نمی‌برد. هیچ اهل مماشات نبود. من همیشه باید سختکوش می‌بودم و کار می‌کردم و لیاقتم را نشان می‌دادم. وقتی هم لیاقتم را نشان می‌دادم می‌گفت وظیفه‌ات بوده.

* عرصه ایدئولوژیک سال ۵۷ از پدرم تصویری ساخته بود که برای من ناآشنا بود. فضای آن زمان، فضایی کاملاً ایدئولوژیک بود. من اصلاً نمی‌خواهم بگویم که پدرم آدم مهربانی بود. اصلاً از این خبرها نبود اما آن فضای ایدئولوژیک قاطعیت انقلابی می‌طلبید؛ و کسی که در جای آقای خلخالی می‌نشست گویی باید به آن قاطعیت انقلابی پاسخ می‌داد. او خودش را انقلابی تعریف می‌کرد و معتقد بود که برای انقلاب باید یکسری بدنامی‌ها را بپذیرد. وقتی به او می‌گفتیم که تو چه‌کاره هستی و چرا دیگران نه؟ همیشه می‌گفت ما انقلاب کردیم و باید پای آن بایستیم. این حرفش همیشه توی گوش من است. می‌خواهم بگویم شخصیت او به آن وضعیت گره خورده بود.

 

* اصلاً قصد دفاع ندارم. به نظر خودم دارم توصیف می‌کنم. طبیعتاً در آن وضعیت همه می‌خواستند چهره‌ای انقلابی از خود نشان دهند که دشمن بترسد. من اینطور می‌بینم. ببین! پدرم توی خانه هم یک جورهایی انقلابی بود. یعنی ما حق نداشتیم دو دست لباس اضافه داشته باشیم. تا آخر زندگی همین بود. بارها اتفاق افتاد که کفش‌های اضافه ما را برداشت و داد به نیازمند. خیلی وقت‌ها عصبانی می‌شدم که شما چه حقی دارید که اموال من را می‌بخشید. این اواخر گاهی اعتراض می‌کردم که همه جا را فساد اقتصادی گرفته آن وقت شما نگران همین یک جفت کفش من هستی؟ ما حق نداشتیم چیز زیادی بخواهیم. حق نداشتیم مدرسه خوب برویم. این ویژگی پدرم برای من هم دوست‌داشتنی است. یکی از چیزهایی که واقعاً من را آزار می‌دهد این است که اگر چیز خوبی قرار بود از اخلاق انقلابی بماند همین ساده‌زیستی بود که نماند.

* می‌توانم حدس بزنم که پدرم این اواخر نسبت به گذشته بازخوانی‌هایی داشت. نسبت به بازرگان همیشه احترام می‌گذاشت اما درباره بازخوانی انتقادی گذشته تمایلی به حرف زدن نداشت. معلوم بود که زاویه پیدا کرده اما پشیمان هم نبود.

* پدرم مجموعه‌ای از بیماری‌ها را داشت. هم پارکینسون داشت و هم آلزایمر و هم مشکل قلبی. روی رختخواب رفت.

او اولین حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب را در خانه‌اش، پدر خشنی ندید گرچه نامهربان بود. خلخالی به روایت دخترش ساده‌زیست بود و سختگیر.

 بخش‌هایی از گفت‌وگوی او با ماهنامه «اندیشه پویا» که در سال 96 انجام شده را در ادامه می‌خوانید:

* من آدمی هستم که ژن‌هایی را به ارث برده‌ام اما من بودن امروزم نتیجه کتاب‌هایی است که خوانده‌ام، تاملاتی است که داشته‌ام، تجارب تلخ و شیرینی است که در زندگی به دست آورده‌ام و دوستان و رفت‌وآمدهایی که داشته‌ام. من فقط می‌توانم بگویم اگر نمره چشم من بالاست قطعاً ژنتیک است. در خانواده من، مثل پدرم، چشم‌های همه‌مان ضعیف است ولی اینکه من اینطور عقیده دارم و فلان موضع‌گیری را دارم ژنتیک و ارثی نیست.

 

* به دو دلیل درباره پدرم صحبت نکردم. اول اینکه خیلی از حرف‌هایی را که من بخواهم درباره پدرم بگویم شما و دیگران شاید نتوانید منتشر کنید. دلیل دوم هم اینکه خیلی وقت‌ها فضایی برای گفتن پیدا نکردم. همیشه یک فضای دوقطبی وجود داشته و من خیلی تمایلی نداشتم که در این فضای دوقطبی و توی یک جو سیاست‌زده درباره پدرم صحبت کنم. همیشه از من درباره کارهای سیاسی پدرم سؤال شده. اینکه مثلاً چرا فلانی را کشت. بیشتر هم هویدا مد نظر است. یا اینکه چرا در کردستان فلان کار را کرد. واقعیت این است که من به عنوان یک آدم عادی خیلی وقت‌ها باید بروم بخوانم که در کردستان چه خبر بوده و چه اتفاقاتی افتاده است تا بتوانم مطلع شوم و درست داوری کنم.

* بچه‌های آدم‌های سیاسی باید بدانند که آن آدم کارهایی کرده که اصلاً آن‌ها در جریانش نبودند. یک سری عقایدی داشته که به آن‌ها نگفته. مثلاً من خیلی از وقایعی را که در جریان انقلاب اتفاق افتاده چون بچه بودم از نزدیک تجربه نکردم. من بچه بودم و حالا باید بروم و ببینم در کردستان چه اتفاقی افتاده یا ماجرای هویدا و اعدام‌ها چه بوده. وقتی نمی‌دانم، اصلاً صلاحیت ابراز نظر درباره آن قضایا را ندارم.

* وقتی که من سکوت می‌کنم یا می‌گویم نمی‌دانم، آدم‌ها فکر می‌کنند که می‌خواهم لج‌بازی کنم. اما واقعیت این است که من خیلی علاقه‌ای نداشتم که درباره وقایع کردستان بخوانم با اینکه می‌دانم آن مقطع هم خیلی مهم است. ممکن است یک روز این کار را بکنم و ببینم اتفاقات کردستان چه بوده و نقش پدر من چه بوده.

* من دغدغه‌های خودم را دارم. الزامی ندارم چیزی که برای پدر من جالب بوده برای من هم جالب باشد. من دوست دارم کارهای دیگری انجام دهم اما متاسفانه خیلی وقت‌ها سایه سنگین پدر به من تحمیل می‌شود. او نیست که تحمیل می‌کند، اتفاقاً جامعه است که دارد این سایه را به من تحمیل می‌کند.

 مدرسه که می‌رفتم تقریباً همه معلم‌های من می‌دانستند که پدر من کیست. این خیلی اذیت می‌کرد. تک‌وتوک می‌آمدند و سفارش دوست و آشنایی را برای کاری می‌کردند که من به پدرم بگویم. این‌جور وقت‌ها من در موضع بدی قرار می‌گرفتم. معلمم را دوست داشتم اما نمی‌توانستم به بابا سفارش بکنم. اگر هم سفارش می‌کردم بابا اهل انجام دادنش نبود. این مساله اذیتم می‌کرد و برای همین خودم تا می‌توانستم پنهان می‌کردم که پدرم کیست. تا جایی که می‌شد انکار می‌کردم برای اینکه دلم می‌خواست خودم باشم.

* [تا حالا پیش آمده که کسی جلوی تو درباره پدرت تند حرف بزند؟] خیلی زیاد.. بارها اتفاق افتاده. آنقدر این اتفاق افتاده که دیگر شنیدنش تغییری در من ایجاد نمی‌کند. فقط بعداً حرف‌هایی را که می‌شنوم یادداشت می‌کنم تا یادم بماند و برای اعضای خانواده تعریف کنم.

* پدر من همیشه اصرار داشت که چهره سیاسی‌اش - چه مثبت و چه منفی - به خودش مربوط است. در تمام زندگی سیاسی‌اش می‌گفت حق ندارید از قبل من استفاده کنید. یکی از دلایلی که هیچ کدام از برادران من تمایل نداشتند وارد کارهای سیاسی شوند همین مرز قاطعی بود که بابا کشید. می‌گفت اگر می‌خواهید فعالیت سیاسی بکنید، اشکالی ندارد اما نه زیر تابلوی من. در نتیجه انگار در ما این باور درونی شد که تو خودت هستی. به خاطر همین هم من هیچ وقت احساس نکردم که باید از بابا دفاع کنم.

 تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهره‌ای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم

* آدم‌ها حق دارند درباره شخصیت‌های سیاسی قضاوت کنند و برای همین من هرچه بشنوم برایم عجیب نیست. اما یکی از مواردی که یادم مانده و خیلی هم غیرمنصفانه بود مقاله‌ای بود که از محمد قائد خواندم که جایی در نوشته‌ای به پدر من نسبت دزدی داده بود. بابای من دستور قتل هویدا را داده، کردستان رفته و همه این‌ها بوده، ولی دزدی نکرده. فکر می‌کنم وضعیت مالی ما فرزندان آقای خلخالی این را نشان می‌دهد که او دزد نبود. هیچ مال مخفی‌ای هم جایی نداشت مگر اینکه ما بی‌خبر مانده باشیم. آن نوشته را وقتی خواندم خیلی بهم برخورد. جوری بود که برای اولین بار واقعاً دلم می‌خواست آقای قائد را ببینم و بگویم من خیلی نوشته‌های شما را دوست دارم و همه را می‌خوانم. هر حرف سیاسی که درباره پدر من زده‌ای به خودش مربوط است ولی این اتهام را از کجا آورده‌ای؟

* خیلی وقت‌ها توی تاکسی تا تقی به توقی می‌خورد، نام آقای خلخالی وسط می‌افتد. این‌جور وقت‌ها من هم گوش‌هایم تیز می‌شود تا ببینم ملت چه می‌گویند. یک بار در تاکسی تهران به کرج یکی از این آدم‌های حرصی نشسته بود و شروع کرد به فحش‌های بد دادن به بابای من. بعد هم گفت فلانی را یک بار در یکی از شهرهای جنوب فرانسه با دو گونی طلا گرفتند و زنش هم همراهش بود. آن لحظات به من سخت می‌گذشت اما از تصور اینکه مادرم یک گونی طلا دستش بوده خنده‌ام گرفته بود.

* من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه‌ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان‌های خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همینطور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی‌ام او را دیده‌ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر نظر داشتم.

* پس از ردصلاحیتش و آغاز ایام انزوا، رفت قم و تقریباً هفته‌ای یا دو هفته‌ای یک بار همدیگر را می‌دیدیم. کاملاً خودش را منزوی کرد. از سیاست خیلی سرخورده شده بود و رفت که رفت. در همین ایام انزوا به لحاظ روحی به هم نزدیک‌تر شده بودیم اما به لحاظ فیزیکی مسافت زیاد بود.

* [انتقادها از فعالیت‌های سیاسی پدر] موضوع اصلی همیشه همین بود. البته مسائل تربیتی و اختلافات ایدئولوژیک و این‌ها هم بود اما عمدتاً مسائل سیاسی بود. جو خانه ما همیشه انتقادی بود. آن قدرها خصومت‌بار و ستیزه‌جویانه نبود، اگرچه گاهی وقت‌ها که من بودم خصومت‌بار هم می‌شد.

* یکی از این وقت‌های ستیزه‌جویی شب انتخابات دوم خرداد ۷۶ بود که من دانشجو بودم و رادیکال‌تر از امروز. تقریباً در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بودم. فضای خانه ما این بود که باید به خاتمی رأی داد. پدر من هم خیلی طرفدار خاتمی بود. آن شب تصادفاً همه دور هم جمع بودیم که صحبت از انتخابات شد. من گفتم رأی نمی‌دهم و دلایل خودم را برای رأی ندادن داشتم. خیلی هم تند بودم. مهمانی تمام شد و پدرم هم شب به قم رفت. صبح فردا من هنوز خواب بودم که تلفن کرد. تعجب کردم چون بابا خیلی کم تلفن می‌کرد مگر کار خیلی واجبی داشت. گفت من به عنوان پدر از تو خواهش می‌کنم به خاتمی رأی بدهی. واقعاً قصد رأی دادن نداشتم اما گفتم چشم فقط برای برآورده کردن خواهش شما می‌روم. رأی دادم و پشیمان هم نشدم. اما خب دیگر رأی ندادم تا سال ۸۸ که دوباره رأی دادم.

* تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهره‌ای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم.

* پدرم به هیچ وجه آدم مهربانی نبود. به شدت سختگیر بود اما من از پدرم کتک نخوردم. در خانواده تنبیه بدنی اصلاً نداشتیم. ولی من همیشه وقتی می‌خواستم کارنامه‌ام را به بابا نشان دهم شب تا صبح خوابم نمی‌برد. هیچ اهل مماشات نبود. من همیشه باید سختکوش می‌بودم و کار می‌کردم و لیاقتم را نشان می‌دادم. وقتی هم لیاقتم را نشان می‌دادم می‌گفت وظیفه‌ات بوده.

* عرصه ایدئولوژیک سال ۵۷ از پدرم تصویری ساخته بود که برای من ناآشنا بود. فضای آن زمان، فضایی کاملاً ایدئولوژیک بود. من اصلاً نمی‌خواهم بگویم که پدرم آدم مهربانی بود. اصلاً از این خبرها نبود اما آن فضای ایدئولوژیک قاطعیت انقلابی می‌طلبید؛ و کسی که در جای آقای خلخالی می‌نشست گویی باید به آن قاطعیت انقلابی پاسخ می‌داد. او خودش را انقلابی تعریف می‌کرد و معتقد بود که برای انقلاب باید یکسری بدنامی‌ها را بپذیرد. وقتی به او می‌گفتیم که تو چه‌کاره هستی و چرا دیگران نه؟ همیشه می‌گفت ما انقلاب کردیم و باید پای آن بایستیم. این حرفش همیشه توی گوش من است. می‌خواهم بگویم شخصیت او به آن وضعیت گره خورده بود.

 

* اصلاً قصد دفاع ندارم. به نظر خودم دارم توصیف می‌کنم. طبیعتاً در آن وضعیت همه می‌خواستند چهره‌ای انقلابی از خود نشان دهند که دشمن بترسد. من اینطور می‌بینم. ببین! پدرم توی خانه هم یک جورهایی انقلابی بود. یعنی ما حق نداشتیم دو دست لباس اضافه داشته باشیم. تا آخر زندگی همین بود. بارها اتفاق افتاد که کفش‌های اضافه ما را برداشت و داد به نیازمند. خیلی وقت‌ها عصبانی می‌شدم که شما چه حقی دارید که اموال من را می‌بخشید. این اواخر گاهی اعتراض می‌کردم که همه جا را فساد اقتصادی گرفته آن وقت شما نگران همین یک جفت کفش من هستی؟ ما حق نداشتیم چیز زیادی بخواهیم. حق نداشتیم مدرسه خوب برویم. این ویژگی پدرم برای من هم دوست‌داشتنی است. یکی از چیزهایی که واقعاً من را آزار می‌دهد این است که اگر چیز خوبی قرار بود از اخلاق انقلابی بماند همین ساده‌زیستی بود که نماند.

* می‌توانم حدس بزنم که پدرم این اواخر نسبت به گذشته بازخوانی‌هایی داشت. نسبت به بازرگان همیشه احترام می‌گذاشت اما درباره بازخوانی انتقادی گذشته تمایلی به حرف زدن نداشت. معلوم بود که زاویه پیدا کرده اما پشیمان هم نبود.

* پدرم مجموعه‌ای از بیماری‌ها را داشت. هم پارکینسون داشت و هم آلزایمر و هم مشکل قلبی. روی رختخواب رفت.

شرکت امنیت دریایی «امبری»، بعدازظهر امروز (یکشنبه)، خبر داد افرادی ناشناس از یک نفتکش در مجاورت سواحل یمن بالا رفته‌اند. 

خبرگزاری فرانسه به نقل از شرکت امبری گزارش داد این نفتکش که «سنترال پارک» نام داشته و متعلق به یک اسرائیلی و تحت مدیریت یک شرکت انگلیسی بوده، در مجاورت سواحل یمن مورد هجوم قرار گرفته است.

براساس این گزارش، این نفتکش از مراکش به سمت کانال سوئز در حرکت بوده است.گفته می‌شود که تعدادی افراد ناشناس با لباس نظامی وارد عرشه این نفتکش شده‌اند. 

شرکت امبری می‌گوید یک ناو دریایی آمریکایی وارد عمل شده و یک کشتی دیگر نیز به محل حادثه نزدیک بوده است.

 

این گزارش در حالی منتشر شده است که هیچ کشوری تا این لحظه اخبار منتشرشده را تایید نکرده و هیچ طرفی مسئولیت این عملیات را برعهده نگرفته است.

ارتش یمن تا این لحظه بیانیه‌ای در این خصوص صادر نکرده و گزارش‌های منتشرشده را رد یا تایید کرده است. با این حال، نیروهای مسلح یمن پیشتر هشدار داده بودند که در حمایت از مردم فلسطین، در صورت رویت هر شناور اسرائیلی، آن را هدف حمله قرار خواهند داد.

نیروی دریایی یمن پیشتر کشتی اسرائیلی «گلکسی لیدر» را در مجاورت سواحل یمن تحت کنترل خود درآورد و آن را به سواحل این کشور هدایت کرد. ارتش یمن همچنین اخیرا مسئولیت حمله به کشتی اسرائیلی «زیم» در دریای مکران را برعهده گرفت.

عجب شهرباحالی داریم ما
*تقدیرپُشت تقدیر*
*متن عجیب اماواقعی و قابل تعمق یک نامه وارده به پایگاه خبری عصریاس امروزدروصف حال کهن شهرمان دامغان
*الهی به امیدتو
تقدیر پشت جشن تقدیر
عجب شهر باحالی داریم ما!!!
*درشهری که تنها زمین چمن فوتبالیش برای ۵۰سال قبل است و گاه برای هزینه آب و برقش وا میماند
درشهری که ساخت ورزشگاه ۵هزارنفریش قریب ۲۰سال متروکه شده درحالی که دیگر شهرهای استان بعداین ورزشگاه شروع و به اتمام رسیدوبهره برداری میشود
?تقدیر پشت تقدیر
*درشهری که بودجه تعمیر آمبولانسهای اورژانس ۱۱۵راندارندوآمبولانس گاه بجای۶تا ۸دقیقه تا۴۰دقیقه باتاخیربه صحنه حوادث میرسنددرحالی که درهمین هنگام در شهرهای اطرافش برای بازسازی چندمین اورژانسش بیش از ۲۱۰میلیارد ریال هزینه میشود!!!
*درشهری که پرستارانش بعلت کمبودنیرو میبایست جبراً تا۲۶روز باساعتی۱۶هزارتومان کار کنندوهمین دستمزدناچیزشان را تا۵ماه باتاخیردریافت کنند!!
*درشهری که پزشکان تعهدی تنهااورژانسِ تنها بیمارستانش بعضی مطالباتشان را تا۵سال است دریافت نکرده اند
*درشهری که برای ساخت یک بیمارستان مصوب شده ۵۰تخت خوابی ضروری بیش ازچندسال است بهانه پشت بهانه میاورند
درشهری که برای دفع آبهای عفونی تنها بیمارستان شهرش بودجه وچاره ندارند درحالی که درهمین شرایط درشهرهای اطرافش بیمارستانهایی باهزینه ۱۵۰۰میلیاردریال ساخته میشود!!!
*درشهری که برای ساخت یک درمانگاه تامین اجتماعی سالیان سال است جاونقشه عوض میشود
*درشهری که شاید ۷۰درصد مردمانش برای درمانهای تخصصی باید به شهرهای اطراف یا پایتخت عزیمت کنند!!!
تقدیر پشت تقدیر?!!
*درشهری که بسادگی ۲۰نفراز سهمیه دانشجویی دانشکده داروسازیش کم میشود و همزمان در شهر همجوارش!! یک دانشکده داروسازی با۲۳نفر دانشجو تشکیل میشودکه البته مدعی هستند این کم شدن و اون اضافه شدن ارتباطی باهم ندارند!
*در شهری که بزرگترین مرکز آموزش علمی کاربردی منطقه ای اش باهزاران میلیاردریال امکانات تعطیل ومتروکه میشودودرهمین حال در شهرهای اطرافش تاسیس وفعال میشود!!!
*تقدیرپشت تقدیر?
*درشهری که بسیاری ازدرختان و فضاهای سبزاداراتش بعلت بی آبی یانداشتن بودجه آبیاری درحال خشک شدن وبرهوت شدن است!!
*درشهری که بسیاری ازاداراتش سالهاست باسرپرست اداره میشود
*درشهری که ساخت چندین ساختمان اداری درحال ساختش گاه با۸۰درصدپیشرفت تعطیل و متروکه شده است!!
*درشهری که انتقال یک ستون برق که پایه اش یک متر از زمین بالاست ووسط کوچه اصلی و بسیار پُر ترددشهرقراردارد بیش از ۱۰سال است که انجام نشده است
*درشهری که اغلب اداراتش برای خرید امکانات ضروری اداریشان باید از مرکز اجازه بگیرند و یا از شهرهای همجوار خریداری کنند
*تقدیرپشت تقدیر?*
*درشهری که تنها دانشکده قرآنی اش را علیرغم داشتن دانشجو با تمامی امکانات شبانه به شهرهای همجوار منتقل میکنند و آب از آب تکان نمی خورد
ودر شهری که ... در شهری که...
بماند!!که بماند!!
که تاصبح از این موضوعات برای نوشتن داریم
ودردهای دلمان به زخمهای بدخیم دلمان تبدیل شده است که?
اگرادامه بدهم سرتان دردمیگیرد
*اما تقدیرپشت تقدیر*
وقتی مااینقدرازخودمان راضی هستیم وتقدیرپشت تقدیر
ازدیگران چه انتظار...?

وخوشا بحال مامردمان که میگویند ۴۲مدعی یک نمایندگی داریم

وبه یقین خداوندبرهمه اعمال ما نظاره گر است و اگر هرشخص و مقامی بنابرهرمصلحتی حقی را از یک مردمی بگیرد و به ناحق به مردمان دیگری بدهددر دفتر آفریدگار هستی برای روز حساب و کتاب ثبت خواهد شد
و وای برکم فروشان
و برای ماست به همان قدری که برای آن تلاش میکنیم
ومن الله التوفیق
و
پایگاه خبری عصریاس  بدونِ شرح

دانستنی های سلامت؛

بهترین آزمون کامل مزاج شناسی در خانه

اگر علاقمند هستید بدانید که مزاج تان چیست به سوالات مزاج شناسی پاسخ دهید و بدن خودتان را بشناسید تا بتوانید به سلامتیتان کمک بیشتری کنید.



به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز سمنان،️ مزاج شناسی علمی بسیار وسیع است که در درمان بسیاری از بیماری‌ها و تشخیص آن‌ها در طب سنتی اهمیت بسیار بالایی دارد. بنابر این بهتر است هر فرد مزاج خود را بشناسد چرا که مزاج تمامی جنبه‌های زندگی ما تحت تاثیر طبیعت بدنمان قرار دارد. اگر تا کنون به نوع مزاج خودتان پی نبرده اید بهتر است این تست مزاج شناسی را انجام دهید تا بدانید مزاج شما از کدام نوع می‌باشد.تست‌های مزاج شناسی زیادی در دنیا وجود دارد که تست زیر یکی از بهترین تست‌های مزاج شناسی است و شما می‌توانید با پاسخ به سوالات این تست و خواندن پاسخ آن‌ها مزاج خود را بشناسید. این آزمون به شما کمک می‌کند به شناخت دقیق طبعتان برسید و بدانید چرا برخی از مواقع که با خوردن غذا‌ها جوش می‌زنیم و یا چرا وقتی کفش می‌پوشیم، پاهایمان در آن راحتند یا ناراحتند.همه افراد مانند رنگ پوستشان با یک مزاج اصلی متولد می‌شوند و در طول سال‌های زندگیشان اصل طبعشان تغییر نمی‌کند، شاید با تغییرآب و هوا و اقلیم، عادت‌های غذایی، حالت‌های روحی روانی و عوامل بیماری زا این طبع کمی عوض شود، ولی اصل مزاجشان باقی می‌ماند؛ بنابراین فرد باید مزاج اصلی خودش را بشناسد تا بتواند بیمار‌های خویش را تشخیص دهد و درمان کند.
۱- رنگ پوستتان چه رنگیست؟ 
الف:سیاه با گرایش به کبودی

ب:سفید مایل به آبی

ج:سفید متمایل به سبز

د:رنگ سفید که با فشار انگشت رنگ سرخ آن کم رنگ می‌شود.

پاسخ:اگر رنگ پوستتان سیاه با گرایش به کبودی است و پاسخ تان «الف» می‌باشد، طبع شما سرد و خشک و اگر پوستتان سفید مایل به آبی است شما دارای مزاج سرد و‌تر هستید و اگر پاسخ شما گزینه «ج» است و رنگ پوست شما سفید مایل به سبز است، مزاج تان مخلوط و اگر دارای پوست سفید که با فشار انگشت رنگ سرخ آن کم رنگ می‌شود، هستید مزاجتان گرم و‌تر است.

۲. شکل مفاصلتان چگونه است؟
الف:مفاصلتان برجسته است و نمایان می‌باشد.

ب:مفاصلتان برجستگی ندارد و صاف است.

پاسخ:مزاج تان گرم و خشک است اگر مفاصل نمایان و برجسته دارید و مزاج تان سرد و‌تر است اگر پاسختان گزینه ب است.

۳. آیا رگ‌های دست و بدنتان دیده می‌شود؟
الف:بله

ب:خیر

پاسخ:اگر جواب شما بلی است، مزاج تان گرم و خشک و اگر پاسختان خیر است، مزاج تان سرد و ترمی باشد.

۴. کف دست تان شبیه کدام اشکال هندسی است؟
الف:مربع

ب:مستطیل و کشیده با انگشتان بلند و دراز

ج:مستطیلی شکل عمود بر انگشتان دست

پاسخ:مزاج تان معتدل است و بین گرم و سرد قرار دارد اگر کف دستتان مربع شکل باشد. اگرجوابتان گزینه «ب» است طبع شما گرم و خشک و مزاج تان سرد و خشک است اگر جوابتان گزینه ج است.

۵. اگر کفش شما طبی نباشد و معمولی باشد؛ وضعیت پایتان در کفش چگونه است؟
الف:پایتان را می‌زند.

ب:راحت است.

پاسخ:اگر کفشتان پایتان را می‌زند، پای پهنی دارید و دارای مزاج گرم و خشک هستید و اگر کفش پایتان را اذیت نمی‌کند، پای تان باریک و استخوانی است و مزاج تان سرد و خشک است.

۶. با انگشت وسط و شستتان یک حلقه دور مچتان ایجاد نمایید، وضعیت قرار گرفتن انگشتتان کدام حالت زیر است؟
الف:انگشتانتان به هم می‌رسد و روی هم قرار می‌گیرد.

ب:انگشتانتان به هم می‌رسند و کنار هم قرار می‌گیرند.

ج:انگشتانتان به یکدیگر نمی‌رسد.

پاسخ:اگر وضعیت انگشتان شما در حالت الف باشد شما دارای مزاج سرد و خشک هستید و استخوان بندی ریزی دارید. اگر انگشتانتان مماس یکدیگر است طبع شما معتدل است و اسخوان بندیتان معمولی است و اگر گزینه ج پاسخ شماست مزاج شما گرم و‌تر است و استخوان بندیتان درشت است.

۷. بدنتان را بلرزانید چه حالتی به شما دست می‌دهد؟
الف:بدنتان می‌لرزد لایه‌های چربی آن زیاد است.

ب:بدن لرزش ندارد و شل نیست و عضلاتتان بیشتر است.

پاسخ:اگر بدنتان لرزان است و گزینه الف پاسختان است، مزاج شما گرم و‌تر بوده و اگر بدنتان لرزشی ندارد، شما دارای مزاج گرم و خشک هستید.

۸. مو‌های بدن و سرتان چگونه است؟
الف:پرپشت، کلفت و تیره و صاف

ب:پرپشت، کلفت و تیره و مجعد

ج:پرپشت، کلفت، اما لخت و روشن

د:کم پشت، نرم و نازک و شکننده و چرب

پاسخ:اگر مو‌های شما پرپشت، کلفت و تیره و صاف است و پاسخ شما گزینه «الف» است، طبع شما گرم و خشک است. اگرمو‌های پرپشت، کلفت و تیره و مجعد دارید شما دارای مزاج گرم و‌تر هستید. اگرپاسختان گزینه «ج» است، مزاج تان گرم وتر است وا گر مو‌های کم پشت، نرم و نازک و شکننده و چرب دارید مزاج تان سرد و‌تر است. هرچه مو قوی باشد، مزاج گرم‌تر و هرچه مو نازک‌تر باشد مزاج سردتر است.

۹. هر حرفی را می‌زنید یا از گفتن بسیاری از حرف‌ها شرم می‌کنید؟
الف:هر حرفی را می‌زنم.

ب:از گفتن بسیاری از حرف‌ها شرم می‌کنم.

پاسخ:اگر اهل خجالت کشیدن نیستید مزاج تان گرم و خشک است و اگر هر حرفی را به زبان می‌آورید، مزاج تان سرد و‌تر است. البته شرایط رشد و تربیت نیز تاثیر گذار است.

۱۰. هر روز عصبانید یا خیر؟
الف:بله

ب:خیر

پاسخ:گزینه «الف» نشانه گرم و خشک مزاج و گزینه «ب» نشانه سرد و‌تر مزاج است.

۱۱. عصبانیت شما طولانی است یا زودگذر؟
الف:عصبانیتم طولانی است.

ب:فروکش کرده و پشیمان می‌شوم.

پاسخ:مزاج شما گرم و خشک است اگر عصبانیتتان طولانی مدت است و اگر پاسختان گزینه «ب» است شما دارای طبع گرم و‌تر هستید.

۱۲. گرمی مانند شیرینی را ترجیح می‌دهید یا خورن سردی مثل خیار؟
الف:به خوردن گرمی‌ها مثل شیرینی

ب:به خوردن سردی‌ها مثل خیار

پاسخ:اگر انتخاب تان گزینه «الف» است، مزاج تان سرد و‌تر و اگر دوست دارید سردی مانند خیار بخورید، مزاج تان گرم و خشک است.

۱۳. اشتهای تان چگونه است؟
الف:زیاد

ب:کم

ج:معمولی

پاسخ:اگر اشتهایتان زیاد است، مزاج تان سرد و تر، اگر اشتهایتان کم است، مزاج تان گرم و خشک و اگر گزینه «ج» را انتخاب کرده اید، مزاج تان معتدل است؛ یعنی بین مزاج گرم و‌تر است.

۱۴. در صحبت کردن معمولا آغازگر و تاثیرگذارید و یا آرام و تاثیر پذیر؟
الف:تاثیرگذار

ب:تاثیرپذیر

پاسخ:مزاجتان گرم و خشک است اگر الف گزینه انتخابی شماست و اگر پاسختان «ب» است، دارای مزاج گرم و ترهستید.

۱۵. اطرافیانتان شما را کم حرف می‌دانند یا پرحرف یا گزیده گو؟
الف:پرحرف

ب:کم حرف

ج:گزیده گو

پاسخ:مزاج شما گرم و خشک است، اگر پاسخ «الف» است. مزاج تان سرد و‌تر است اگر کم حرفید و اگر گزیده گویید و گزینه ج را انتخاب کرده اید، مزاج شما گرم و‌تر است.

۱۶. روی حرفتان می‌ایستید حتی اگر نادرست باشد یا اینکه در صورت اشتباه بودن آن را عوض می‌کنید و یا دائم حرفتان را عوض می‌کنید؟
الف:می ایستم حتی اگر نادرست باشد.

ب:می ایستم، اما اگر اشتباه باشد، از حرفم بر می‌گردم.

ج:دائما تغییر رای می‌دهم.

پاسخ:طبع شما گرم و خشک است اگر روی صحبتتان می‌ایستید حتی اگر نادرست باشد. اگر پاسخ تان گزینه «ب» است یعنی مزاج شما گرم و‌تر است و مزاج تان سرد و‌تر است اگر دائما تغییر موضع می‌دهید.

شما می‌توانید مزاجتان را با حل این تست بشناسید و بهترین انتخاب‌ها را در راستای سلامتی داشته باشید.

در تست مزاج شناسی چطور نتیجه بگیریم؟
اگر در جواب بسیاری از سوال‌ها پاسخ شما یک مزاج در آمده مثلا پاسخ ۱۰ سوال شما مرتبط به مزاج گرم باشد، مزاج شما گرم است.

سرد و خشک:
این افراد کارهایشان را خوب انجام نمی‌دهند و فعال نیستند و انرژیشان پایین است. پوستشان تیره و کم خونی دارند و مستعد ابتلا به افسردگی و وسواس هستند و استخوانی و لاغر اندامند.

سرد و تر:
این افراد دارای اشتهای خوب و اخلاق خوب هستند و اضافه وزن دارندو چربی بدن آن‌ها زیاد است. انرژی انجام کاری ندارند. رطوبت بدنشان زیاد است و با وجودی که زیاد غذا نمی‌خورند، چاق می‌شوند. سوخت و ساز بدنشان پایین است.

گرم و خشک:
این افراد طعم دهانشان ابتدای صبح تلخ است و افرادی علاقمند به مدیریتند و زود عصبانی می‌شوند، اما عصبانیتشان دوام ندارد و گرمایی هستند و فعالیت بدنی زیاد دارند و باید از خوردنی‌های سرد استفاده کنند تا دچار مشکل نشوند.

گرم و تر:
این افراد خوش اخلاقند و فشار خونشان بالاست و اشتهای خوب دارند و زیاد می‌خوابند. کارهایشان را در صورت یادآوری مکرر به خوبی انجام می‌دهند و درگیری فکری زیاد دارند و جوش‌های پوستی زیادی می‌زنند پس باید مواظب خوراک شان باشند.

 

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی لوح پایتخت کتاب ایران را به استاندار سمنان اعطا کرد.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز سمنان،️  امسال در رقابت پنج شهر اوز استان فارس، سمنان، سبزوار، شاهین شهر اصفهان و کرج  ، در نهایت سمنان به‌دلیل اهتمام حداکثری مجموعه مدیریتی فعالان شهری و مردمی و ارائه برنامه‌ها و طرح‌های خلاقانه به‌عنوان پایتخت کتاب ایران در دوره هشتم معرفی شد

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر امروز با حضور در سمنان نشان پایتخت کتاب ایران را به استاندار سمنان اعطا کرد .
محمدمهدی اسماعیلی در مراسمی که به این منظور برگزار شد با بیان اینکه  ۱۰ میلیون نفر در کشور  عضو کتابخانه‌های عمومی هستندگفت : از این تعداد  ۳ میلیون نفر اعضای فعال هستند .

وی افزود : سرانه مطالعه در کشور   بر اساس آخرین پیمایش فرهنگی  ، بدون احتساب ادعیه، مطالعه مجازی و کتب درسی، ۳۵ دقیقه است که عدد قابل توجهی است.
 وی با بیان اینکه  ۲۰۰ کتابخانه سیار جدید با همکاری وزارت صمت در کشور فعال خواهد شد گفت : با توجه به برگزاری موفق نمایشگاه کتاب در تبریز در دو هفته گذشته ،  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمادگی دارد نمایشگاه بزرگ کتاب را تا پایان سال در سمنان برگزار کند .

حجت الاسلام والمسلمین مطیعی نماینده ولی فقیه در استان سمنان نیز در این مراسم  اعطای  عنوان پایتختی کتاب ایران به سمنان،  را فرصتی برای ارتقای کیفی و کمی سرانه مطالعه در این استان برشمرد و گفت : همه بعنوان مروجان کتاب و کتابخوانی فعالیت کنیم .
استاندار سمنان هم  با بیان اینکه از محل اعتبارات سفر اول رئیس جمهور به استان سمنان، ۲۸۰ میلیارد تومان اعتبار به حوزه فرهنگی اختصاص یافتگفت : با این اعتبار اجرای هفت پروژه فرهنگی و هنری که بیش از ۱۰ سال معطل مانده بود، آغاز شد.
سید محمدرضا هاشمی خاطرنشان کرد : در ۷۶ کتابخانه  استان سمنان   ۵۲ هزار نفر عضو   هستند.
عباس گلرو نماینده مردم سمنان، مهدیشهر و سرخه در مجلس شورای اسلامی و رئیس مجمع نمایندگان استان سمنان هم  با اشاره به استقبال مردم این استان از انتخاب سمنان به عنوان پایتخت کتاب ایران بر لزوم اختصاص اعتبار برای تکمیل ساخت تالار مرکزی سمنان تاکید کرد.


Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

Warning: Illegal string offset 'active' in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0

گزیده های استان

  • برگزاری آئین نواختن زنگ بصیرت درگرمسار

    سید_علیرضا_آرامی امام_جمعه_گرمسار با حضور در مدرسه البرزبمناسبت هفته بصیرت به همراه  خانی فرماندار،تلیاری شهردار ،علی اکبری رئیس آموزش پرورش وتنی چند مسئولین شهرستان زنگ بصیرت رازدند امام جمعه گرمسار در این مراسم گفت اگر بخواهم به گونه ای که شما دانش آموزان متوجه شوید بگویم ، بصیرت یعنی حواستان باشد کسی کلاه سرتان نگذارد و شما را فریب ندهد
  • فرمانده انتظامی استان سمنان: انجام ۶ ماموریت پلیسی در استان سمنان/ عامل چاقو کشی دستگیر شد

    سمنان- فرمانده انتظامی استان سمنان از انجام شش ماموریت پلیسی طی شبانه روز گذشته در سطح استان خبر داد و گفت: کشف تریاک، کالای قاچاق، دستگیری سارق و چاقو کش از جمله این ماموریت‌ها است. به گزارش خبرنگار مهر، سردار جلیل موقوفه‌ای صبح دوشنبه در گفت‌وگو با خبرنگاران به میزبانی فرماندهی انتظامی استان سمنان ضمن بیان اینکه طی شبانه روز گذشته شش مأموریت ویژه پلیسی در سطح استان به انجام رسید، ابراز داشت: در این مأموریت‌ها هفت نفر دستگیر شدند. وی ضمن بیان اینکه دو مورد از این مأموریت‌ها کشف خودرو سرقتی بوده است، افزود: با تیزهوشی مأموران انتظامی خودرو سرقتی…
  • حضور جهاددانشگاهی سمنان در نمایشگاه بین المللی و ملی "ایران قوی"

    آخرین محصولات و طرح های فناورانه و دانش بنیان جهاددانشگاهی سمنان در نمایشگاه بین المللی و ملی مدیریت بحران کشور با عنوان "ایران قوی" به نمایش درآمد. به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی سمنان، در نمایشگاه مدیریت بحران کشور با عنوان ایران قوی که با حضور وزیر کشور، رئیس مدیریت بحران کشور، استاندار سمنان و جمعی از مسوولان کشوری در مصلی امام خمینی(ره) تهران افتتاح شد، آخرین دستاوردهای ارگان ها و دستگاه های اجرایی استان به نمایش درآمد و جهاددانشگاهی سمنان نیز با حضور در این رویداد، آخرین محصولات فناورانه و دانش بنیان این نهاد جهت معرفی به نمایش گذاشته شده است. در…

فیلم‌ها و تصاویر منتخب


Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/2abd65a03a5715397965210b694af8d5.jpg
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/7726c9a6aa1beaaa008421fb8460deed.jpg
در ادامه اجرای #طرح_صبا برای بازنشستگان و وظیفه

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/386fd8a0b22cfc5ea8c86249e4d080d4.jpg
گرفتن رای مردم به چه قیمت دروغ وبداخلاقی های

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/0f22c5bec3360d4903b7c896357933a9.jpg
سلام همشهری عزیزباصدای مختار آمده ایم تادراین

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/de169c08a3266b21d7c4c712cd021962.jpg
پرسپولیس و ذوب آهن دو تیم از چهار تیم همیشه حاضر

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/7958ecab9ba36d0ae04c6e7f6720a239.jpg
 درچندروزگذشته اقدامات عجیبی درشهرصورت گرفته

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/9ad8aae8f46cd4360f5fe029c0834771.jpg
میلاد منجی عالم بشریت مهدی موعود( عج)برتمامی

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/ab21d82b5c547b6c5dfb139898a06ace.jpg
* *وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با هدف حمایت
Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family