Strict Standards: Declaration of YtUtils::resize() should be compatible with YTools::resize($image, $width, $height = NULL, $config = Array) in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/sjcore/core/ytools/ytools.php on line 758

Strict Standards: Static function SjModule::getList() should not be abstract in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/sjcore/core/sjclass/sjmodule.php on line 20

Strict Standards: Static function SjModule::getInstance() should not be abstract in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/sjcore/core/sjclass/sjmodule.php on line 21

Deprecated: Non-static method plgSystemYt::nameOfSJTemplate() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/ytshortcodes/ytshortcodes.php on line 93

Deprecated: Non-static method Joomla\CMS\Application\SiteApplication::getMenu() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/yt/includes/site/lib/yt_template.php on line 116

Deprecated: Non-static method Joomla\CMS\Application\CMSApplication::getMenu() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/libraries/src/Application/SiteApplication.php on line 275

Deprecated: Non-static method Joomla\CMS\Application\SiteApplication::getMenu() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/plugins/system/yt/includes/site/lib/yt_template.php on line 116

Deprecated: Non-static method Joomla\CMS\Application\CMSApplication::getMenu() should not be called statically, assuming $this from incompatible context in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/libraries/src/Application/SiteApplication.php on line 275
پایگاه خبری عصر یاس - 1 پیام 1 هدف

ماه ضیافت الهی

...........................................

خبرنگار ما باشید

 

 

 

تیتر اخبار

  • آغاز فرآیند انتخابات در استان سمنان


    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Trying to get property of non-object in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0
  • تخفیف ۴۰درصدی کفش ملی برای خریدهای نقدی بازنشستگان و وظیفه بگیران کشوری


    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Trying to get property of non-object in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0
  • فریاددلاورمرد سازندگی شهرستان دامغان


    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Trying to get property of non-object in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0
  • سلام همشهری عزیزباصدای مختار آمده ایم


    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Trying to get property of non-object in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

داستان های واقعی

  • سلام همشهری عزیزباصدای مختار آمده ایم

    سلام همشهری عزیزباصدای مختار آمده ایم


    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Undefined property: stdClass::$rating in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

    Notice: Trying to get property of non-object in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/templates/jm_news3/html/mod_k2_content/Default/default.php on line 0

تعداد افراد آنلاین

ما 77 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
پایگاه خبری عصر یاس - 1 پیام 1 هدف
1 پیام 1 هدف

1 پیام 1 هدف (3)

اخبار دامغان که در شبکه های مجازی مانند اینستا، تلگرام، واتساپ و...از طرف نهاد های مختلف پخش می شود

دوشنبه, 06 آذر 1402 ساعت 05:27

خاطرات جالب فاطمه صادقی، دختر خلخالی، از پدرش

نوشته شده توسط

او اولین حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب را در خانه‌اش، پدر خشنی ندید گرچه نامهربان بود. خلخالی به روایت دخترش ساده‌زیست بود و سختگیر.

 بخش‌هایی از گفت‌وگوی او با ماهنامه «اندیشه پویا» که در سال 96 انجام شده را در ادامه می‌خوانید:

* من آدمی هستم که ژن‌هایی را به ارث برده‌ام اما من بودن امروزم نتیجه کتاب‌هایی است که خوانده‌ام، تاملاتی است که داشته‌ام، تجارب تلخ و شیرینی است که در زندگی به دست آورده‌ام و دوستان و رفت‌وآمدهایی که داشته‌ام. من فقط می‌توانم بگویم اگر نمره چشم من بالاست قطعاً ژنتیک است. در خانواده من، مثل پدرم، چشم‌های همه‌مان ضعیف است ولی اینکه من اینطور عقیده دارم و فلان موضع‌گیری را دارم ژنتیک و ارثی نیست.

 

* به دو دلیل درباره پدرم صحبت نکردم. اول اینکه خیلی از حرف‌هایی را که من بخواهم درباره پدرم بگویم شما و دیگران شاید نتوانید منتشر کنید. دلیل دوم هم اینکه خیلی وقت‌ها فضایی برای گفتن پیدا نکردم. همیشه یک فضای دوقطبی وجود داشته و من خیلی تمایلی نداشتم که در این فضای دوقطبی و توی یک جو سیاست‌زده درباره پدرم صحبت کنم. همیشه از من درباره کارهای سیاسی پدرم سؤال شده. اینکه مثلاً چرا فلانی را کشت. بیشتر هم هویدا مد نظر است. یا اینکه چرا در کردستان فلان کار را کرد. واقعیت این است که من به عنوان یک آدم عادی خیلی وقت‌ها باید بروم بخوانم که در کردستان چه خبر بوده و چه اتفاقاتی افتاده است تا بتوانم مطلع شوم و درست داوری کنم.

* بچه‌های آدم‌های سیاسی باید بدانند که آن آدم کارهایی کرده که اصلاً آن‌ها در جریانش نبودند. یک سری عقایدی داشته که به آن‌ها نگفته. مثلاً من خیلی از وقایعی را که در جریان انقلاب اتفاق افتاده چون بچه بودم از نزدیک تجربه نکردم. من بچه بودم و حالا باید بروم و ببینم در کردستان چه اتفاقی افتاده یا ماجرای هویدا و اعدام‌ها چه بوده. وقتی نمی‌دانم، اصلاً صلاحیت ابراز نظر درباره آن قضایا را ندارم.

* وقتی که من سکوت می‌کنم یا می‌گویم نمی‌دانم، آدم‌ها فکر می‌کنند که می‌خواهم لج‌بازی کنم. اما واقعیت این است که من خیلی علاقه‌ای نداشتم که درباره وقایع کردستان بخوانم با اینکه می‌دانم آن مقطع هم خیلی مهم است. ممکن است یک روز این کار را بکنم و ببینم اتفاقات کردستان چه بوده و نقش پدر من چه بوده.

* من دغدغه‌های خودم را دارم. الزامی ندارم چیزی که برای پدر من جالب بوده برای من هم جالب باشد. من دوست دارم کارهای دیگری انجام دهم اما متاسفانه خیلی وقت‌ها سایه سنگین پدر به من تحمیل می‌شود. او نیست که تحمیل می‌کند، اتفاقاً جامعه است که دارد این سایه را به من تحمیل می‌کند.

 مدرسه که می‌رفتم تقریباً همه معلم‌های من می‌دانستند که پدر من کیست. این خیلی اذیت می‌کرد. تک‌وتوک می‌آمدند و سفارش دوست و آشنایی را برای کاری می‌کردند که من به پدرم بگویم. این‌جور وقت‌ها من در موضع بدی قرار می‌گرفتم. معلمم را دوست داشتم اما نمی‌توانستم به بابا سفارش بکنم. اگر هم سفارش می‌کردم بابا اهل انجام دادنش نبود. این مساله اذیتم می‌کرد و برای همین خودم تا می‌توانستم پنهان می‌کردم که پدرم کیست. تا جایی که می‌شد انکار می‌کردم برای اینکه دلم می‌خواست خودم باشم.

* [تا حالا پیش آمده که کسی جلوی تو درباره پدرت تند حرف بزند؟] خیلی زیاد.. بارها اتفاق افتاده. آنقدر این اتفاق افتاده که دیگر شنیدنش تغییری در من ایجاد نمی‌کند. فقط بعداً حرف‌هایی را که می‌شنوم یادداشت می‌کنم تا یادم بماند و برای اعضای خانواده تعریف کنم.

* پدر من همیشه اصرار داشت که چهره سیاسی‌اش - چه مثبت و چه منفی - به خودش مربوط است. در تمام زندگی سیاسی‌اش می‌گفت حق ندارید از قبل من استفاده کنید. یکی از دلایلی که هیچ کدام از برادران من تمایل نداشتند وارد کارهای سیاسی شوند همین مرز قاطعی بود که بابا کشید. می‌گفت اگر می‌خواهید فعالیت سیاسی بکنید، اشکالی ندارد اما نه زیر تابلوی من. در نتیجه انگار در ما این باور درونی شد که تو خودت هستی. به خاطر همین هم من هیچ وقت احساس نکردم که باید از بابا دفاع کنم.

 تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهره‌ای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم

* آدم‌ها حق دارند درباره شخصیت‌های سیاسی قضاوت کنند و برای همین من هرچه بشنوم برایم عجیب نیست. اما یکی از مواردی که یادم مانده و خیلی هم غیرمنصفانه بود مقاله‌ای بود که از محمد قائد خواندم که جایی در نوشته‌ای به پدر من نسبت دزدی داده بود. بابای من دستور قتل هویدا را داده، کردستان رفته و همه این‌ها بوده، ولی دزدی نکرده. فکر می‌کنم وضعیت مالی ما فرزندان آقای خلخالی این را نشان می‌دهد که او دزد نبود. هیچ مال مخفی‌ای هم جایی نداشت مگر اینکه ما بی‌خبر مانده باشیم. آن نوشته را وقتی خواندم خیلی بهم برخورد. جوری بود که برای اولین بار واقعاً دلم می‌خواست آقای قائد را ببینم و بگویم من خیلی نوشته‌های شما را دوست دارم و همه را می‌خوانم. هر حرف سیاسی که درباره پدر من زده‌ای به خودش مربوط است ولی این اتهام را از کجا آورده‌ای؟

* خیلی وقت‌ها توی تاکسی تا تقی به توقی می‌خورد، نام آقای خلخالی وسط می‌افتد. این‌جور وقت‌ها من هم گوش‌هایم تیز می‌شود تا ببینم ملت چه می‌گویند. یک بار در تاکسی تهران به کرج یکی از این آدم‌های حرصی نشسته بود و شروع کرد به فحش‌های بد دادن به بابای من. بعد هم گفت فلانی را یک بار در یکی از شهرهای جنوب فرانسه با دو گونی طلا گرفتند و زنش هم همراهش بود. آن لحظات به من سخت می‌گذشت اما از تصور اینکه مادرم یک گونی طلا دستش بوده خنده‌ام گرفته بود.

* من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه‌ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان‌های خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همینطور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی‌ام او را دیده‌ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر نظر داشتم.

* پس از ردصلاحیتش و آغاز ایام انزوا، رفت قم و تقریباً هفته‌ای یا دو هفته‌ای یک بار همدیگر را می‌دیدیم. کاملاً خودش را منزوی کرد. از سیاست خیلی سرخورده شده بود و رفت که رفت. در همین ایام انزوا به لحاظ روحی به هم نزدیک‌تر شده بودیم اما به لحاظ فیزیکی مسافت زیاد بود.

* [انتقادها از فعالیت‌های سیاسی پدر] موضوع اصلی همیشه همین بود. البته مسائل تربیتی و اختلافات ایدئولوژیک و این‌ها هم بود اما عمدتاً مسائل سیاسی بود. جو خانه ما همیشه انتقادی بود. آن قدرها خصومت‌بار و ستیزه‌جویانه نبود، اگرچه گاهی وقت‌ها که من بودم خصومت‌بار هم می‌شد.

* یکی از این وقت‌های ستیزه‌جویی شب انتخابات دوم خرداد ۷۶ بود که من دانشجو بودم و رادیکال‌تر از امروز. تقریباً در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بودم. فضای خانه ما این بود که باید به خاتمی رأی داد. پدر من هم خیلی طرفدار خاتمی بود. آن شب تصادفاً همه دور هم جمع بودیم که صحبت از انتخابات شد. من گفتم رأی نمی‌دهم و دلایل خودم را برای رأی ندادن داشتم. خیلی هم تند بودم. مهمانی تمام شد و پدرم هم شب به قم رفت. صبح فردا من هنوز خواب بودم که تلفن کرد. تعجب کردم چون بابا خیلی کم تلفن می‌کرد مگر کار خیلی واجبی داشت. گفت من به عنوان پدر از تو خواهش می‌کنم به خاتمی رأی بدهی. واقعاً قصد رأی دادن نداشتم اما گفتم چشم فقط برای برآورده کردن خواهش شما می‌روم. رأی دادم و پشیمان هم نشدم. اما خب دیگر رأی ندادم تا سال ۸۸ که دوباره رأی دادم.

* تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهره‌ای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم.

* پدرم به هیچ وجه آدم مهربانی نبود. به شدت سختگیر بود اما من از پدرم کتک نخوردم. در خانواده تنبیه بدنی اصلاً نداشتیم. ولی من همیشه وقتی می‌خواستم کارنامه‌ام را به بابا نشان دهم شب تا صبح خوابم نمی‌برد. هیچ اهل مماشات نبود. من همیشه باید سختکوش می‌بودم و کار می‌کردم و لیاقتم را نشان می‌دادم. وقتی هم لیاقتم را نشان می‌دادم می‌گفت وظیفه‌ات بوده.

* عرصه ایدئولوژیک سال ۵۷ از پدرم تصویری ساخته بود که برای من ناآشنا بود. فضای آن زمان، فضایی کاملاً ایدئولوژیک بود. من اصلاً نمی‌خواهم بگویم که پدرم آدم مهربانی بود. اصلاً از این خبرها نبود اما آن فضای ایدئولوژیک قاطعیت انقلابی می‌طلبید؛ و کسی که در جای آقای خلخالی می‌نشست گویی باید به آن قاطعیت انقلابی پاسخ می‌داد. او خودش را انقلابی تعریف می‌کرد و معتقد بود که برای انقلاب باید یکسری بدنامی‌ها را بپذیرد. وقتی به او می‌گفتیم که تو چه‌کاره هستی و چرا دیگران نه؟ همیشه می‌گفت ما انقلاب کردیم و باید پای آن بایستیم. این حرفش همیشه توی گوش من است. می‌خواهم بگویم شخصیت او به آن وضعیت گره خورده بود.

 

* اصلاً قصد دفاع ندارم. به نظر خودم دارم توصیف می‌کنم. طبیعتاً در آن وضعیت همه می‌خواستند چهره‌ای انقلابی از خود نشان دهند که دشمن بترسد. من اینطور می‌بینم. ببین! پدرم توی خانه هم یک جورهایی انقلابی بود. یعنی ما حق نداشتیم دو دست لباس اضافه داشته باشیم. تا آخر زندگی همین بود. بارها اتفاق افتاد که کفش‌های اضافه ما را برداشت و داد به نیازمند. خیلی وقت‌ها عصبانی می‌شدم که شما چه حقی دارید که اموال من را می‌بخشید. این اواخر گاهی اعتراض می‌کردم که همه جا را فساد اقتصادی گرفته آن وقت شما نگران همین یک جفت کفش من هستی؟ ما حق نداشتیم چیز زیادی بخواهیم. حق نداشتیم مدرسه خوب برویم. این ویژگی پدرم برای من هم دوست‌داشتنی است. یکی از چیزهایی که واقعاً من را آزار می‌دهد این است که اگر چیز خوبی قرار بود از اخلاق انقلابی بماند همین ساده‌زیستی بود که نماند.

* می‌توانم حدس بزنم که پدرم این اواخر نسبت به گذشته بازخوانی‌هایی داشت. نسبت به بازرگان همیشه احترام می‌گذاشت اما درباره بازخوانی انتقادی گذشته تمایلی به حرف زدن نداشت. معلوم بود که زاویه پیدا کرده اما پشیمان هم نبود.

* پدرم مجموعه‌ای از بیماری‌ها را داشت. هم پارکینسون داشت و هم آلزایمر و هم مشکل قلبی. روی رختخواب رفت.

چهارشنبه, 17 آبان 1402 ساعت 16:50

داستانهای واقعی قصه های وحید فصل اول

نوشته شده توسط

بنام خداوند بخشنده مهربان داستانهای واقعی قصه های وحید فصل اول چندساعت باپدرم(۹۹) این قسمت چینی بندزن وتابوت چوبی وتشیع پیرمردمحله(۱) آقاااجااانم صدای اوستامیرزارحمت چینی بندزن محیط کوچه راپُر کرده؛میرزا رحمت کلید سازهم است اوتوی بهاروتابستان جلوی مغازه حسن آقا بساط پهن میکنه وتقریباشش ماه دوم هم توی کوچه هادور میزنه وبساطش کنارخانه یاداخل خانه ها است که کمی گرمترباشه؛ مادرگفت وحیدجان بدو به چینی بندزن بگو وایسته تااین دسته گلهای دیروز شماوامیر(شکستن قوری ودیس گل قرمزی)رابدم بند بزنه؛من‌بادُو رفتم دم درب وباصدای بلندمیرزا رحمت که اسباب کارش روی خورجین دوچرخه هرکولسش بودراصداکردم اورا که تازه ازدم خانه ماعبورکرده بودرا صدا کردم صدای من به میرزا رحمت نرسید یکم اونطرف تر دم خانه مشدعباس رسیده بودوبلند آواز میکردقفل ساز کلیدساز؛چینی گلسرخ بند میزنیم که زن مشد عباس متوجه من شدو میرزا رحمت راصدا کردچینی بندزن متوجه شد ودم مسجد کوچیک کنارخانه ‌مشد عباس ایستادمن از جوی آب پریدم اونطرف رفتم پیشش بهش سلام کردم وگفتم مامانم گفته به ایستید درحال صحبت کردن بودیم مادریک سبد که تویش قوری ودیس وکاسه گلسرخی که توی بازی من و امیر داخل اطاق شکسته بودرابرای بندزدن آورده بود دم درخانه؛میرزارحمت توی درگاه مسجد دم خانه مشدعباس بساطش را پهن کردمن سبدرا ازمادرگرفتم دادم به میرزا،اوشروع بکار کرد منهم تکیه دادم به دیوارکناردرگاه مسجدو محوتماشای او شدم اوقوری راوسط دوکف پاهایش قراردادویک میله عمود که نوکش تیزبود را کنارمحل شکستگی قرار داد درقسمت بالایی این میله یک نخ قرار داشت که به چیزی مثل کمان اره متصل بودمیرزا این نخ را که بطرف چپ و راست میکشید میله عمودی باسرعت زیاد حرکت میکند و نوک تیزاون میلهِ چینی را سوراخ میکردگاهی با دست دیگرش نخ در حال حرکت را به ماده خمیری شکل که آغشته میکند سوال کردم میرزا ببخشیداین خمیر چیه میرزا یک‌نگاهی بمن کردو گفت مومه آقازاده میخوای یادبگیری؟گفتم چرابه نخ میکشیدگفت این موم وقتی به نخ کشیده میشهِ نخ رامحکم میکنهِ وازپاره شدنش جلوگیری میکندمیرزا همینطور که بامن‌صحبت میکردکارش راهم انجام میدادگاهی هم محل چرخش نوک میله عمودی راباآب خیس میکردیکطرف شکستگی راسوراخ کردمادرمن راصدا کردوگفت بیا؛نگاه کردم دیدم توی دستش یِ سینی است رفتم اونطرف جوی آب سینی راگرفتم یک قوری چایی وسه تادادچه ونصف لابلو و نان وپنیر خانگی ویک کاسه کوچیک مرباهویج که دیروزبازردک های باغ درست کرده بودبایک قندان توی آن بودرابمن دادگفت این راببربده به میرزارحمت ؛وقتی خوردسینی رابیارگفتم چشب؛من سینی راگرفتم وبردم پیش میرزا رحمت؛میرزادرحالی که کارش رامیکرد گفت ای باباراضی به زحمت نبودم دست شمادردنکندخانِه تان‌ آبدان؛طرف دیگرشگستگی قوری را سوراخ کردیک تیکه سیم مسی کوچیک راگرفت دوطرفش راخم کردوهرطرف رادریک سوراخ گذاشت وازداخل قوری خم کردوازبیرون بایک وسیله آهنی کوچیک چندتاضربه روی این بست زدخوب که محکم شدوبه بدنه قوری چفت شدبایک ماده ای گچ مانندداخل سوراخهایی که بست راازآن عبورداده بودراپُرکردگفتم میرزاببخشیداین چی توی سوراخهای بست ریختیدگفت این باعث میشه محل سوراخهاپُرو آببندی بشه وبااینکارچایی ازسوراخهابیرون نمی آید.؛لااله الاالله؛محمداً رسول الله صدایی بودکه ازپایین کوچه میآمد این‌صداآشنابودوغم انگیز؛این صدایعنی یکی فوت کرده وغلام خَرکش وآقای سعیدی مرده شوربامش ممدباربر دارندتابوت چوبی رادم یک خانه ای میبرندکه فوت کرده ؛تابوت خالی ازدم خانه مشدعباس ردشدودنبالش حسن آقاوبچه هاوآقای صیدآبادی صفوروعموسیدعبدالله امیرخلیلی وعده ای دیگرهم بدنبال تابوت حرکت میکنندمحمدحسن‌آقا ومهدی وخلیل امیرخلیلی ومحمدشیریان وحسن مش بتول وسعید ماوعدهِ دیگری خم دنبال تابوت هستن منهم میرزا چینی بندزن رارهاکردم وبدنبال جمعیت وتابوت بطرف شمال کوچه حرکت کردم ندای لااله الا الله؛محمدارسول الله جمعیت  فضای محله راپُرکرده است خانمهای محله هم سراسرکوچه به دیوارها تکیه دادن؛ازسرکوچه حاج آقاشهابی گذشتیم حاج آقانصرالله شهابی هم به جمعیت اضافه شدکوچه تقریبا پُرشده ازجمعیت آقاغلام سرکوچه سرپاسبان شاطریان کناردرخت توت خانه محمدبدین تابوت راروی زمین گذاشتندیک دفعه دلهره پیداکردم باخودم گفتم نکنه ازخانه سرپاسبان شاطریان کسی طوری شده:ازمیان جمعیت جلورفتم سرکوچه که رسیدم مهدی اونجابودگفتم مهدی چی شده مهدی گفت کربلایی رهبری مرده؛کربلایی پیرمردباصفایی بودکه ته کوچه باریک کنارخانه مشهدی ابراهیم گرمه ای قالیباف روبروی کوچه سرپاسبان زندگی میکردظاهراامروزصبح فوت کرده؛ازته کوچه حسن آقابلندگفت آقا غلام تابوت رابیار؛غلام وچندنفرازجمعیت تابوت چوبی رابلندکردن بردن داخل خانه کربلایی صدای قرآن عبدلباسط محیط راپرکرده حاج‌آقاشهابی بزرگ محله هم رفت داخل خانه پیرمرد؛همه محله جمع شده اندچند لحظه بعد...و ادامه دارد

?رهبر انقلاب: میگویند اینکه آمریکا ایران را تحریم میکند، علتش این است که دانشجویان شما رفتند سفارت آمریکا را تسخیر کردند؛ این دروغ بزرگی است ?رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان به مناسبت 13 آبان: آمریکایی‌ها دشمنی‌های خودشان با ملت ایران را منسوب میکنند به مسئله‌ی سفارت، میگویند آقا علت اینکه آمریکا ایران را تحریم میکند، با ایران بدی میکند، در ایران اغتشاش راه می‌اندازد، مشکلات درست میکند علتش این است که دانشجویان شما رفتند سفارت آمریکا را تسخیر کردند این را هم آمریکایی‌ها میگویند، هم مَن تبع آنها در داخل کشور میگویند این دروغ بزرگی است. ? 26 سال قبل از حادثه‌ی سفارت کودتای 28 مرداد اتفاق افتاده؛ آن روز که دیگر کسی به سفارت نرفته بود! اسنادی که از سفارت بدست آمد که الان 80-70 جلد کتاب است نشان داد که از همان ‌روزهای اول بعد از پیروزی انقلاب سفارت آمریکا مرکز توطئه و جاسوسی بوده علیه ایران، حتی در سفارت آمریکا طراحی کودتا میشده که کودتا کنند علیه انقلاب. ? طراحی جنگ داخلی میشده؛ تلاش میکردند که در استانهای مرزی کشور جنگ داخلی راه بیندازند. یعنی سفارت امریکا از اولین روزهای شروع انقلاب مرکز توطئه علیه کشور و علیه انقلاب بوده ربطی به تسخیر لانه‌ی جاسوسی ندارد

گزیده های استان

  • برگزاری آئین نواختن زنگ بصیرت درگرمسار

    سید_علیرضا_آرامی امام_جمعه_گرمسار با حضور در مدرسه البرزبمناسبت هفته بصیرت به همراه  خانی فرماندار،تلیاری شهردار ،علی اکبری رئیس آموزش پرورش وتنی چند مسئولین شهرستان زنگ بصیرت رازدند امام جمعه گرمسار در این مراسم گفت اگر بخواهم به گونه ای که شما دانش آموزان متوجه شوید بگویم ، بصیرت یعنی حواستان باشد کسی کلاه سرتان نگذارد و شما را فریب ندهد
  • فرمانده انتظامی استان سمنان: انجام ۶ ماموریت پلیسی در استان سمنان/ عامل چاقو کشی دستگیر شد

    سمنان- فرمانده انتظامی استان سمنان از انجام شش ماموریت پلیسی طی شبانه روز گذشته در سطح استان خبر داد و گفت: کشف تریاک، کالای قاچاق، دستگیری سارق و چاقو کش از جمله این ماموریت‌ها است. به گزارش خبرنگار مهر، سردار جلیل موقوفه‌ای صبح دوشنبه در گفت‌وگو با خبرنگاران به میزبانی فرماندهی انتظامی استان سمنان ضمن بیان اینکه طی شبانه روز گذشته شش مأموریت ویژه پلیسی در سطح استان به انجام رسید، ابراز داشت: در این مأموریت‌ها هفت نفر دستگیر شدند. وی ضمن بیان اینکه دو مورد از این مأموریت‌ها کشف خودرو سرقتی بوده است، افزود: با تیزهوشی مأموران انتظامی خودرو سرقتی…
  • حضور جهاددانشگاهی سمنان در نمایشگاه بین المللی و ملی "ایران قوی"

    آخرین محصولات و طرح های فناورانه و دانش بنیان جهاددانشگاهی سمنان در نمایشگاه بین المللی و ملی مدیریت بحران کشور با عنوان "ایران قوی" به نمایش درآمد. به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی سمنان، در نمایشگاه مدیریت بحران کشور با عنوان ایران قوی که با حضور وزیر کشور، رئیس مدیریت بحران کشور، استاندار سمنان و جمعی از مسوولان کشوری در مصلی امام خمینی(ره) تهران افتتاح شد، آخرین دستاوردهای ارگان ها و دستگاه های اجرایی استان به نمایش درآمد و جهاددانشگاهی سمنان نیز با حضور در این رویداد، آخرین محصولات فناورانه و دانش بنیان این نهاد جهت معرفی به نمایش گذاشته شده است. در…

فیلم‌ها و تصاویر منتخب


Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Non-static method K2ExtrasliderBaseHelper::_cleanText() should not be called statically in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper.php on line 303

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/2abd65a03a5715397965210b694af8d5.jpg
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/7726c9a6aa1beaaa008421fb8460deed.jpg
در ادامه اجرای #طرح_صبا برای بازنشستگان و وظیفه

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/386fd8a0b22cfc5ea8c86249e4d080d4.jpg
گرفتن رای مردم به چه قیمت دروغ وبداخلاقی های

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/0f22c5bec3360d4903b7c896357933a9.jpg
سلام همشهری عزیزباصدای مختار آمده ایم تادراین

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/de169c08a3266b21d7c4c712cd021962.jpg
پرسپولیس و ذوب آهن دو تیم از چهار تیم همیشه حاضر

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/7958ecab9ba36d0ae04c6e7f6720a239.jpg
 درچندروزگذشته اقدامات عجیبی درشهرصورت گرفته

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/9ad8aae8f46cd4360f5fe029c0834771.jpg
میلاد منجی عالم بشریت مهدی موعود( عج)برتمامی

Strict Standards: Only variables should be assigned by reference in /home/asreyas/domains/asreyas.ir/public_html/modules/mod_sj_k2_extraslider/core/helper_base.php on line 237
cache/resized/ab21d82b5c547b6c5dfb139898a06ace.jpg
* *وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با هدف حمایت
Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family